کد خبر: ۸۱۳
۱۴:۲۷
۱۶ مرداد ۱۴۰۴

 گلوله‌هایی که قانون نمی‌بیند؛ نگاهی به شهادت پیاپی محیط‌بانان در پارک ملی گلستان

 گلوله‌هایی که قانون نمی‌بیند؛ نگاهی به شهادت پیاپی محیط‌بانان در پارک ملی گلستان

یادداشت، محمد مهرگانفر: در حالی که بسیاری از مردم ایران عصر و شب گذشته را در آرامش سپری کردند طبیعت ایران یکی دیگر از فرزندان وفادار خود را از دست داد. محمود شهمرادی، محیط‌بان فداکار پارک ملی گلستان در درگیری با شکارچیان غیرمجاز به شهادت رسید آن هم در خط مقدم دفاع از حیات وحش و طبیعتی که روز به روز بی‌دفاع‌تر می‌شود.

تنها کمتر از دو ماه پیش محیط‌بان یاسر مصدق نیز در همین پارک ملی گلستان به دست شکارچیان غیرمجاز جان خود را از دست داد. شهادت دو محیط‌بان در یک بازه زمانی کوتاه آن هم در یکی از مهم‌ترین مناطق حفاظت‌شده ایران دیگر یک هشدار نیست فاجعه‌ای نظام‌مند است که از ناکارآمدی قوانین، ضعف ساختارهای حفاظتی و بی‌توجهی عمومی به رنج مدافعان طبیعت پرده برمی‌دارد.

مطابق ماده ۳ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست (مصوب ۱۳۵۳)، محیط‌بانان به‌عنوان ضابطان قضایی در محدوده کاری خود شناخته می‌شوند و اجازه حمل سلاح سازمانی دارند. اما در عمل استفاده از این سلاح چنان با موانع و عواقب حقوقی همراه است که بسیاری از محیط‌بانان حتی در خطرناک‌ترین درگیری‌ها نیز ترجیح می‌دهند از آن استفاده نکنند.
پرونده‌هایی که محیط‌بانان را به دلیل دفاع از خود در برابر متعرضان به دادگاه می‌کشاند، به‌روشنی نشان می‌دهد که قانون آنها را تنها گذاشته است. محیط بانان هم جان‌شان و هم کارشان در خطر است و اگر بمانند با فشار روانی و ترس از تعقیب قضایی باید در مقابل تفنگ‌های بی‌هویت و بی نام و نشان بایستند که هیچ‌گاه مجازات نمی‌شوند.
در برخی نقاط کشور، شکار نه تنها امری قبیح نیست، بلکه نوعی «هنر مردانه» تلقی می‌شود. در چنین بستری، شکارچی غیرمجاز خود را مجرم نمی‌بیند، بلکه “صاحب حق” است، و محیط‌بان را مانعی بر سر راه خود می‌داند.

وقتی در ذهن جامعه، اسلحه شکارچی مشروع‌تر از تفنگ سازمانی یک مأمور قانون باشد باید هم نگران امنیت محیط بان و هم نگران آینده طبیعت بود.
شهادت‌های پیاپی محیط‌بانان در پارک ملی گلستان، صرفاً یک سوگ تلخ نیست؛ یادآور مسئولیتی است که نباید به فراموشی سپرده شود. اکنون زمان پاسخ‌گویی نهادهای مسئول فرا رسیده است.

• سازمان حفاظت محیط زیست، به‌عنوان متولی اصلی، باید مسئولیت مستقیم خود را در تأمین امنیت جانی و حقوقی محیط‌بانان بپذیرد و سازوکارهای حمایتی جدی‌تری ارائه دهد .


• قوه قضائیه باید با صدور دستورالعمل‌های حمایتی و تسریع در رسیدگی به پرونده‌های حمله به محیط‌بانان، پیام روشنی به قانون‌شکنان مسلح بدهد .این بار، قانون در کنار محیط‌بان خواهد بود.


• مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند نسبت به ناکارآمدی قوانین فعلی و بلاتکلیفی حقوقی محیط‌بانان بی‌تفاوت باشد. اصلاح فوری قوانین مربوط به استفاده از سلاح، مجازات شکارچیان غیرمجاز مسلح، و تامین امنیت شغلی محیط‌بانان، از وظایف قانونی نمایندگان ملت است.


• و البته دولت، که باید با تأمین بودجه، جذب نیرو، آموزش پیشرفته، و بهره‌گیری از فناوری (از پهپاد و دوربین حرارتی تا پایش هوشمند مناطق حفاظت‌شده) امنیت و کارآمدی در این جبهه فراموش‌شده را بازسازی کند.


محمود شهمرادی و یاسر مصدق و دیگر شهدای محیط بان نمادی از فداکاری خاموش هستند .اگر امروز از این خون‌های ریخته‌شده پلی برای تغییر نسازیم، فردا فقط باید به شمارش شهدا ادامه دهیم.


امنیت محیط‌بان ، امنیت طبیعت و انسان است. اگر این امنیت تأمین نشود، دیگر از پارک ملی گلستان چیزی نخواهد ماند.
«روح همه محیط‌بانان شهید قرین رحمت الهی »

طراحی و تولید: ایران سامانه